استانبول یکی از زیباترین و محبوبترین مقصد های تفریحی و گردشگری ایرانیان به شمار میرود.
این شهر به واسطه تاریخ غنی خود، چه در دروان امپراتوری روم شرقی چه در دوران عثمانی، دارای موزههای بسیار زیبایی است که هر ساله گردشگران زیادی را به سمت این شهر روانه میکند.
موزههای که کلیشه کسل کننده بودن موزهها را به واسطه زیبایی خیره کننده خود، به سادگی میشکنند.
اکثر این موزه ها زمانی کاخ های باشکوه و مساجد بیهمتای زمانه خود بودند، اما حالا که دیگر کاربرد گذشته خود را ندارند به موزه تبدیل شدند.
شاید نزدیک به صد منطقه جذاب و دیدنی در این شهر وجود داشته باشد، با این حال سعی میکنم ده مورد از بهترینهای استانبول رو به شما معرفی کنم.
مسجد سلطان احمد
گرچه این مسجد دقیقا یک موزه نیست، اما دلمان نیامد از یکی از مهمترین نماد های این شهر بگذریم!
به عقیده بسیاری از سایت های معتبر این مسجد زیبا ترین مکانی است که تا به حال در استانبول ساخته شده است، چنین چیزی در شهری که مملو از آثار تاریخی و کاخ های جورواجور است اصلا ساده نیست.
مسجد سلطان احمد که با نام مسجد آبی نیز شناخته میشود، بر روی بقایای یک کاخ رومی ساخته شده است، کاخی که طی فتح قسطنطنیه فروریخت و توسط مسلمانان زیبا تر از قبل بازسازی شد.
قرار بود این مسجد مناره هایی از حنس طلا داشته باشد، اما به علت اینکه معمار کلمه طلا (اتل) را با کلمه شش (اتلی) اشتباه گرفت، این مسجد در نهایت دارای شش مناره شد.
دلیل اینکه نمیتوان این مسجد را دقیقا یک موزه به حساب آورد این است که همچنان میزبان مراسمات مذهبی است، به همین خاطر بازدیدکنندگان بدون حجاب اسلامی اجازه ورود ندارند، علاوه بر این درب ورودی گردشگران از نمازگزاران جدا ساخته شده است.
در این مسجد چیزی همانند نقاشی ها و اشیاء نفیس که ویژگی ثابت هر موزه است را پیدا نمیکنید، اما زیبایی این مسجد آن را جذاب تر از اکثر موزهها ساخته است.
نمای داخل با ترکیبی از نورپردازی های هوشمندانه و کاشی های خوشرنگ و لعاب نمایی زیبا تر از بسیاری از کاخ های این شهر به نمایش گذاشته است.
بازدید از این مسجد رایگان است، اما عکاسی فقط بدون استفاده از فلش دوربین امکان پذیر است.
علاوه بر این صف ورود از مسجد بسیار شلوغ است، پس احتمالا مدتی معطل میشوید.
کاخ دلما باغچه
کاخ دلما باغچه یا همان باغ پر از آب، یکی از زیباترین تفرجگاه های پادشاهان عثمانی بود که به دستور سلطان عبدالمجید عثمانی ساخته شد، بعد از پایان کار خاندان سلطنتی از کاخ توپکاپی به این کاخ نقل مکان کردند، به جز سلطان عبدالمجید شش پادشاه دیگر نیز زندگی خود را در این کاخ گذارندهاند.
آخرین مسئولی که در این کاخ زندگی کرد نخستین رئیس جمهور ترکیه بود، بنابراین اگر در روز فوت این سیاستمدار به آنجا بروید با منظره گریه هواداران او مواجه خواهید شد.
معماری این کاخ به وضوح از سبک معماری غربی تاثیر گرفته سومین کاخ بزرگ در استانبول به شمار میآید.
اینطور که پیداست معمار این کاخ مدتی از زندگی خود را در ایتالیا دوره رسانس گذرانده بود، به همین خاطر این کاخ به کاخ های دوره رسانس غربی شباهت بسیار زیادی دارد.
این کاخ که کنار خط ساحلی و وسط باغی زیبا قرار گرفته، از سه بخش اصلی اتاق های تشریفاتی، اقامتگاه ولیعهد و حرمسرای سلطان تشکیل شده است.
ظرفیت بازدید از این کاخ محدوده، بنابراین اگر میل به دیدن این کاخ دارید بهتر است زود برای تهیه بلیط اقدام کنید، در غیر این صورت شاید مجبور باشید مدتی را منتظر رسیدن نوبت بمانید!
قلعه روملی حصار
در ساحل تنگه بسفر، قلعهای قرون وسطایی و بسیار بزرگ به چشم میخورد که به اسم قلعه روملی حصار شناخته میشود.
سلطان محمد عثمانی این قلعه رو به عنوان پایگاهی برای تسخیر پایتخت امپراتوری روم شرقی (استانبول فعلی و قسطنطنیه در آن زمان) ساخت.
سلطان محمد با استفاده از این قلعه راه های دریایی به قسطنطنیه را مسدود میکرد تا به نوعی این شهر را تحت محاصره قرار دهد.
بعد از فتح قسطنطنیه، محمد شاه نام این شهر را به اسلامبول تغییر داد.
این قلعه که کاربرد خود را از دست داده بود مدتی تبدیل به یک پایگاه نظارتی و مدتی به زندان شده بود، حتی در طول جنگ جهانی اول هم یکی از مراکز نظامی بسیار مهم اطراف استانبول به شمار میرفت.
بازدید از این قلعه بسیار ساده است اما به علت داشتن پلههای بسیار زیاد، چندان جای مناسبی برای افراد مسن نیست، هرچند از نظر بسیار تماشای غروب در بالای این قلعه ارزش زانو درد را دارد!
البته بالاترین قسمت این قلعه به علت ریزش و سستی بنا قابل بازدید نیست، اما نگران نباشید این قلعه برج و بارو های بلند زیادی دارد.
این قلعه در بین طبیعتی بکر و سرسبز قرار گرفته است، علاوه بر این امتیاز کنار دریا بودن باعث شده بسیار زیبا تر به نظر برسد.
برج گالاتا
این برج تاریخچهای طولانی دارد.
قدمت این برج به اواسط دوران حکومت امپراتوری روم شرقی برمیگردد، در آن زمان این برج یک مقر نگهبانی بود که با هجوم زوج های عاشقی مواجه بود که قصد داشتند منظره غروب خورشید را در کنار یکدیگر تماشا کنند.
بعد از فاتح قسطنطنیه این برج به امپراتوری عثمانی رسید و باز به عنوان یک برج دیدهبانی و نگهبانی استفاده شد، این برج در زمان خود با هفتاد متر یکی از بلندترین بناهای امپراتوری به حساب میآمد.
این برج ابتدا در جای دیگری قرار داشت اما بعد از جنگ های صلیبی در آتش سوخت، در آن زمان این برج با نه طبقه یکی از بلندترین ساختمان های شهر به حساب میآمد.
در قرن هجدهم این برج به تبدیل به برج دیدهبانی آتشنشانی شد، یکبار طی طوفانی کلاهک این برج کنده شد و مدتی بلااستفاده مانده بود.
این بنا در دهه شصت میلادی بازسازی شد، سازه چوبی با سازههای بتنی و فولادی جایگزین شد و از آن زمان به یکی از مناطق جذاب گردشگری و موزه های استانبول تبدیل شده است.
سایت یواسنیوز این برج را یازدهمین بنای زیبای استانبول از نظر کاربران اعلام کرده است.
موزه ماشین های کلاسیک آتامان
این مورد احتمالا خاص ترین مورد این لیست یه حساب میآید.
در موزه بیش از ۷۰ ماشین کلاسیک و نایاب، متعلق به دهه بیست تا هفتاد میلادی نگهداری میشود که حکم بهشتی برای کلاسیک بازها را دارد.
این موزه صرفا یک نمایشگاه ماشین ساده نیست، زیرا همواره میزبان مراسم های سادهای مانند دورهمی های خانوادگی تا جشن عای عروسی بوده است.
علاوه بر خودروهای کلاسیک شماری از ابزارهای موسیقی قدیمی نیز به چشم میخورد که مکانی در اویل قرن بیستم را تداعی میکند، اژ جمله پیانو، ویالون، گرامافون، و قایق های قدیمی.
موزه ساکیب سابانجی
در کنار تنگه بسفر و داخل بکی از قدیمی ترین مناطق استانبول، یعنی محله امیرگان قرار دارد.
ساختمان اصلی موزه در دهه بیست میلادی توسط بک زوج مصری ساخته شد و بعدها سرمایهدار ترک، عمر سابانجی آن را خرید و تا مدتها اقامتگاه این خانواده بود، خانواده ای که مدت ها جزو بانفوذترین و ثروتمندترین خانوادههای ترکیه بودند.
این خانواده نسل اندر نسل همانند دیگر خانواده های ثروتمند جهان به جمعآوری اثار باستانی و کلکسیونی میپرداختند.
این کاخ که حاوی کلکسیون خطاطی و نقاشی سابانجی بود، به دانشگاه سابانجی اهدا شد و با اضافه کردن تعدادی نقاشی و خطاطی جدید، رسماً در سال ۲۰۰۲ افتتاح شد.
بهترین قسمت های این موزه باغ مجسمه، رستوران و کافه آن است که در صورت سفر، حتما باید به آنها سر بزنید!
این موزه در حال حاضر متعلق به دانشگاه سابانجی است.
موزه آیاصوفیه
این موزه در کنار مجسد آبی به نوعی نماد استانبول شناخته میشود، هرچند برخلاف مسجد سلطان احمد دیگر میزبان مراسمات مذهبی نیست.
این موزه ابتدا یک کلیسا بود که در امپراتوری روم شرقی ساخته شد، اما بعد از فتح قسطنطنیه با اضافه کردن معماری اسلامی به یک مسجد تبدیل شد و شخص سلطان بارها به عنوان امام جماعت در این مسجد نماز خوانده است، البته به نحوی که رعیا نتوانند چهره او را ببینند.
این مسجد تا به حال سه بار تخریب و مجدداً بازسازی شده است، این بنا بخشی از عمر خود را به عنوان موزه، مدتی مسجد و حتی کلیسا بوده است، کاربری این موزه شاید بیش از ده بار تغییر کرده باشد.
جالب است بدانید در این مسجد جایی به نام امفالیون وجود دارد که محل تاجگذاری پادشاهان عثمانی بوده است.
علارغم طرفداران بسیاری که در بین گردشگران دارد، بازدید از این مکان برای کودکان رایگان است.
موزه معصومیت
این موزه یکی از تازه ترین بنا های استانبول است که بر اساس داستان عاشقانه نویسنده ترکیهای برنده جایزه نوبل ساخته شده.
این داستان در مورد عشق بین یک جوان فقیر و دختر یکی از ثروتمندترین خانوادههای ترکیه است.
این موزه تماماً به این داستان اشاره داره و با نقاشی ها و خطاطی های داخل خودش، قصه این رمان را کامل تعریف میکند، به حدی که برای فهمیدن داستان نیازی نیست پیش از رفتن به موزه کتاب را بخوایید، هرچند همراه داشتن این کتاب به شما یک بلیط بازدید رایگان هدیه میدهد!
اینطور که پیداست ایده چنین موزهای با دیدن موزه والسچی ایتالیا به ذهن نویسنده کتاب رسیده است.
برج دختر
دلیل اصلی شهرت این موزه نیز یک قصه عاشقانه است که به پنج قرن پیش از میلاد بازمیگردد، در کل قصه های عاشقانه یکی از ژانرهای مورد علاقه مردم ترکیه است، به همین خاطر هم همچنان اکثر سریال های ترکی در این ژانر ساخته میشوند.
مردی عاشق راهبهای شد که در این برج، در وسط اقیانوس زندگی میکرد، مرد هر شب در سرمای اب دریا به طرف برج شنا میکرد تا معشوق خود را ببیند، راهبه هم هرشب با اتش راه برج را در تاریکی شب به مرد نشان میداد.
اما یک شب طوفان آتش را خاموش میکند و مرد راه را گم میکند ، در نهایت غرق میشود و جسد او سر از ساحل در میآورد، راهبه که طاقت از دست دادن معشوق خود را نداشت خودکشی میکند تا به عشقش برسد.
این قصه در بین مردم پخش میشود و برج به سوژه داستان های ترسناک مردم محلی تبدیل میشود، مثل قصه روح سرگردان راهبه در برج.
این برج در طول تاریخ بسیار طولانی خود کاربرد های بسیاری داشته، از برج دیدهبانی تا فانوس دریایی.
حتی طی دوره شیوع وبا در قرن نوزدهم به خاطر نداشتن مرز زمینی به عنوان یک بیمارستان قرنطینه استفاده شد.
در نهایت در اواخر قرن بیستم به یک موزه تبدیل شده زیرا سردر این برج امضای شخص سلطان محمد دوم درج شده، به دلیل واقع شدن در دریا همواره به عنوان یکی از منظره های جذاب این شهر شده است.
این موزه توسط یک زوج ترکیهای به نام سونا و اینان کوچ تاسیس شد.
ساختمان اصلی این هتل یک هتل بود اما در اویل قرن بیست و یکم با اضافه شدن یک سری امکانات و نوسازی به یک موزه تمام عیار تبدیل شد.
بیشتر تمرکز این موزه بر رسم الخطوط و سرامیک و کاشی است.
گرچه پرا بک موزه خصوصی است با ارتباط با موزههای سرتاسر جهان تواسته مجموعه آثار ارزشمندی برای علاقهمندان به هنر و تاریخ فراهم کند، از حمله شماری از نقاشیهای استادانی همانند پیکاسو، داوینچی و مایکل آنژ.
این ارتباط باعث شده که اثاری که در این موزه قرار گرفته است همواره ثابت نباشد و گاهی با اثاری از دیگر موزه های جهان جا به جا شود، هرچند بخاطر حساسیت چنین عملی این کار تنها هز چند سال یکبار انجام میشود.
البته بیش از هرچیزی این موزه به تاریخ امپراتوری عثمانی اختصاص دارد، از خطاطی های نوشته شده نوسط پادشاهان تا مینیاتور های اعضا خانواده سلطنتی.
(مینیاتور یک شکل نقاشی است که جزییات بسیار زیادی از هر شخص را به نمایش میگذارد، در واقع حتی میتوان گفت بیشتر بر روی جزئیات متمرکز است، به همین خاطر برای کشیدن تابلو خانواده سلطنتی استفاده میشد.)
کاخ توپکاپی
قصر توپکاپی بعد از فتح قسطنطنیه به دستور پادشاهان عثمانی ساخته شد تا به عنوان محل اقامت خاندان سلطنتی به کار رود، از آنجایی اصولاً خاندان های سلطنتی فقط در زیبا ترین و بزرگترین کاخ های کشور زندگی میکنند، این کاخ دارای سطح بسیار بالایی از هنر معماری است.
این کاخ تا زمان ساخته شدن دلما باغچه، یعنی از قرن پانزدهم تا آخر قرن هجدهم میلادی به عنوان مرکز اصلی سیاسی امپراتوری عثمانی شناخته میشد.
در زمان خود این کاخ دارای قوانین سختگیرانه زیادی بود که برای نشان دادن برتری پادشاه ساخته شده بودند، مثلا منع عبور و مرور در کاخ بدون اجازه شخص پادشاه، یا اینکه عوام اجازه دیدن پادشاه را نداشتند.
جمعیت این کاخ معمولا نزدیک به پنج هزار نفر بوده که شامل خدمه، نگهبانان و درباریان عثمانی میشدند ، به همین خاطر این کاخ دارای اتاق های زیادی است، از سالنی به عنوان حرمسرا تا اتاقی مختص ختنه نوزادان!
این بنا به صورت تو در تو ساخته شده و برای رسیدن به قسمت های داخلی باید از چهار باغ زیبا عبور کنید، هر کدام از این چهار باغ کاربرد مخصوص به خود را داشتند، باغ اول برای عوام و چشن های ملی، باغ دوم برای خدمه و کارکنان قصر، باغ سوم برای خانواده سلطنتی و باغ چهارم تنها برای شخص سلطان.
البته باغ چهارم بعد از نقل مکان پادشاه به دلما باغچه تبدیل به محلی برای برگزاری مهمانی های اشراف زادگان عثمانی شد.
این کاخ تا دهه بیستم میلادی، خارج از دسترس عموم قرار داشت تا اینکه آتاترک، اولین رییسجمهور ترکیه دستور باز شدن به عنوان یک موزه را صادر کرد.
در این موزه طیف وسیعی از اشیاء، از مینیاتور های ظریف تا شمش های زمردی نگهداری میشوند، به همراه تعدادی از نیزه هایی از جنس طلا تا اولین سری تفنگ های چوبی تخت خدمت ارتش عثمانی.
علاوه بر این این کاخ باغ بسیار زیبایی دارد که دیدن آن در بهار از واحبات هر گردشگری است که با سفر با تور استانبول میتوانید از این دیدن فرمایید.
سیوان دشت آریا مجری کارگزار رسمی ارزانترین تور های لحظه آخری خارجی و تور استانبول با نازلترین قیمت بازار